درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها تبادل لینک هوشمند |
بن تن ومن
جواني مي خواست زن بگيرد به پيرزني سفارش كرد تا براي او دختري پيدا كند. پيرزن به جستجو پرداخت، دختري را پيدا كرد و به جوان معرفي كرد و گفت اين دختر از هر جهت سعادت شما را در زندگي فراهم خواهد كرد. جوان گفت : شنيده ام قد او كوتاه است. جوان گفت : شنيده ام زبانش هم لكنت دارد. جوان گفت : خانم همسايه گفته است چشمش هم معيوب است. جوان گفت : شنيده ام پايش هم مي لنگد و اين عيب بزرگي است. پيرزن گفت : اي واي ، شما مردها چقدر بهانه گير هستيد ، پس يعني مي خواستي عروس به اين نازنيني ، اين يك عيب كوچك را هم نداشته باشد. نظرات شما عزیزان:
|
|||
|